وقتی بچه بودم به نوشتن خیلی علاقه داشتم
دقت کن ، علاقه داشتم به نوشتن نه کپی کردن
هی بزرگ شدم و هی بزرگ شدم اما یه چیزی تغیر کرد
میدونید خندوندن بچه ها خیلی راحت تره
و البته رنجوندن بزرگ تر ها هم همو قدر راحته!
داستان های شاد کودکی من که درون دفتر هام نقش بسته بودن
جاشون رو به کلمات احساسی دادن
اوایل برام خیلی جالب بود که میتونم با جملاتم
یه نفر رو برای یه ذقیقه،یه ثانیه یا حتی یه لحظه عوض کنم
اما برام کاملا روشن بود که دارم با احساست بقیه بازی میکنم
الان اینجام ، چون اینجا نه من مهمم ، نه نمرم ، نه معلم
اونی که اینجا مهمه تویی
من تو نوشته هام خیلی دروغ گفتم تا بتونم با احساست دیگران بالا برم
اینجا جاییست که من مینویسم و تو میشنوی
کاملا خالصانه از عمق وجودم
من با خونم مینویسم و تو با قلبت بخون
این جا درباره ی من نیست
درباره ماست